روزگاری در سرزمینـم یــواشڪی ساڪشان را می بستنــد ،
یواشـکی شناسنـامه هایشان را دست ڪاری میڪردنــد تا با زیـاد ڪردن سنشان بـه جبــهه برونــد ،
در جبـهه یـواشڪی سنــگر را ترڪ می ڪردنــد بــرای نمـاز شب و یواشڪی وُ گمنــام , شهیــد می شدنــد!
ولی امروز. . .
و امـروز یـواشڪی در افـڪار مـان نـفـوذ ڪردنـد، یواشڪی روشنـفـڪر نـمـایمان ڪردند،
یـواشڪی مـرا بـی غـیـرت و تـو را بـی حـجـاب ڪردنـد،
و امـروز تـو چـه بـا غـرور روسـری از سـر بـرمـیـداری و حـراج مـیـڪنی زیـبایـیـت را بـه اسـم آزادی
و مـن چـه با افـتـخار زیـرش ڪامـنـت مـی گـذارم: سـپـاس بـانـو !!!
پ ن : تمام این اتفاقات وُ کشف حجاب های مجازی مرا نا امید نمی کند ! میدانی چرا ؟
چون من هم یکی از دختران ایرانم ! و به حجابم افتخار میکنم ..
و به دخترانم هم عشق به حجاب را هدیه خواهم کرد !
به قول قرآن : رفت وُ آمد کافران در شهرهایتان شما را گول نزند :)
پیامبر اکرم(ص)فرمودند…
نگه داشتن وحفظ دین و ایمان در آخرالزمان همانند..
نگه داشتن ذغال گداخته در کف دست است..
پیامبر اعظم(ٌص)فرمودند..
در آخرالزمان کارهای زشت بعنوان کارهای خوب توجیه میشوند..!
و زنان موی سر خودشان را همانند کوهان شتر زینت میدهند..!
دوران آخرالزمان دورانی است که..!
بعضی از آقایون دوست دارند خودشان را شبیه خانوم ها آرایش کنند.!
واي از اون روزي كه سي دي زندگيمون
رو بذارن تو دستامون و بگن برو نگاه كن
خدایا میشه بعضی از قسمتاشو پاک کنم؟
آخرالزمان... جون مادرت تا آخرش بخون
:
:
دختران در آخر الزمان
در آخر الزمان پسران خود را مانند دختران ودختران خود را همانند پسران می نمایند
دختران خود فروشی می کنند
پیامبر اعظم(ٌص)فرمودند..
در آخرالزمان کارهای زشت بعنوان کارهای خوب توجیه میشوند..!
و زنان موی سر خودشان را همانند کوهان شتر زینت میدهند..!
و اگر کسی بخواهد جلوی حرام خود را بگیرد یا نهی از منکر کند.!
بدجوری او را مورد عنایت قرار میدهند!!! آن هم چه عنایتی..!!!
پیامبر اکرم(ص)فرمودند…
نگه داشتن وحفظ دین و ایمان در آخرالزمان همانند..
نگه داشتن گلوله ی آتش در دست است..
امـــــروزه..!!در زمانی به سر میبریم که..!!
اگه یک مادر نـجـیـبـی به دختر کوچیـــکش روسری بستن را یاد میدهد..
بعـــضی ها به این مادر نـجـیـب تیکه می اندازند و میگوید..!؟!
.
مــگر میخواهی با این روسری بستن دخترت رو خــفــه کنی..!!
ولـــش کن..!!هنوز بچه است و چیزی نمی فهمه..!!
امـــــــــــــا…!!
اگر مادری دخترش را از کوچیکی آرایش بکنه و مثل عروسک..
به همه نشونش بده..!!همه به این مـــادر میگن..!!
چه مادر با کلاسی!چه مادر با سلیقه ی!که اینگونه دخترش رو بزک میکنه.
خواسـتم به این اشخاص با کلاس بگم که اگر شیــعه هستید شک نکنید…
همه این مســـائل را امــــام عصر(عج) دیـــده است..!!
.
شرمنده ام مولا جان که در این دوره زمونه در میان محبانت چقدر..
غــــــریــــــبــــــی..!!
بخدا من دیگه حرفی ندارم!فقط میتونم بگم مولا جان شرمنده.زود بیا

ترجیح نماز بر امتحان
آقا سید محسن جَبَل عامِلی از علمای بزرگ شیعه است، نوادهی برادر مرحوم آقا سید جواد، صاحب مفتاح الكرامة است. ایشان در دمشق مدرسهای تأسیس كردهاند كه دانشآموزان شیعه در آن مدرسه تحت نظر آن جناب تحصیل میكنند حاج سید احمد مصطفوی كه یكی از تُجار قم است، گفت من از خود سید محسن اَمین شنیدم كه میگفت یكی از تربیت یافتگان مدرسهی ما برای تحصیل علم به آمریكا مسافرت كرد از آنجا نامهای برای من نوشت به این مضمون كه: چند روز پیش شاگردان مدرسهی ما را امتحان میكردند من هم برای امتحان رفتم.
مدتی نشستم تا نوبت به من رسید، بسیار طول كشید تا اینكه وقت دیر شد، دیدم اگر بنشینم نمازم فوت میشود، از جا حركت كردم كه بروم نماز بخوانم، آنهایی كه در آنجا بودند پرسیدند كجا میروی؟ چیزی نمانده كه نوبت تو برسد. گفتم من یك تكلیف دینی دارم وقتش میگذرد. گفتند امتحان هم وقتش میگذرد، اگر این جلسه برگزار شد، دیگر جلسهای تشكیل نخواهند داد و برای خاطر تو هرگز هیئت ممتحنه جلسهی خصوصی تشكیل نمیدهند. گفتم هر چه بادا باد. من از تكلیف دینی خود صرف نظر نمیكنم. بالأخره رفتم.
از قضاء هیئت ممتحنه متوجه شده بودند كه من به اندازهی اداء یك وظیفهی دینی غیبت نمودهام انصاف داده، اظهار كرده بودند كه چون این شخص در وظیفهی خود جِدّی است، روا نیست كه او را مُعطّل بگذاریم. برای قدردانی از اینكه عمل به وظیفه نموده باید جلسهای خصوصی برایش تشكیل دهیم. این بود كه جلسهی دیگری تشكیل دادند، من حاضر شدم و امتحان دادم. آقای سید محسن امین پس از نقل داستان فرمود من در مدرسه چنین شاگردانی تربیت كردهام كه اگر به دریا بیفتند دامنشان تَر نمیشود.

هر انسان مؤمنی از زمانی که به تکلیف می رسد تا زمانی که می خواهد از این دنیای فانی رخت بر بندد و به عالم باقی سفر نماید، از طرف خداوند حکیم موظّف به انجام تکالیفی شده، که در بین این تکالیف هیچ تکلیفی از نظر ارزش، به اهمیت نماز نمی رسد. در حقیقت به جرأت می توان گفت: گل سرسبد تمام واجبات، نماز است و هیچ واجبی جای نماز را نمی-گیرد. تا جایی که پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت امام باقر (علیه السلام) در مورد آن می فرماید:
(الصلاةُ عمود الدین)1؛ نماز ستون دین است.
یعنی خیمه دین ما بر ستون نماز، بر پا شده به گونه ای که اگر نماز نخوانیم خیمه دین ما به زمین می خوابد.
حواست باشد....
داریم جایی "زنـدگـــی" میکنیم کـه:
هَرزگی "مـُـــــد" اســت (!)
بی آبرویــی "کلاس" اســـت (!)
مَســـــتی دود "تَفـــریــح" اســـت (!)
رابطه با نامحرم "روشــن فکــری" اســت (!)
گــُـرگ بــودن رَمـــز "مُوفقیت" اســـت (!)
بی فرهنگی "فرهنگ" است(!)

سبک زندگی، مجموعه ای از باور ها، ارزش ها، عواطف و نگرش های فرد محسوب می شود که ریشه در عمق اعتقادات وی دارد که در رفتار و کردار فرد نمایان می شود.
هر جامعه ای برای شکل گیری و رشد اجتماعی نیازمند به الگوهای متعدد رفتاری در سطوح مختلف است. بر این اساس، نهاد های اثرگذار فرهنگی همچون خانواده و بسیج، با توجه به آموزه های اسلامی و بهره مندی از الگوهای خاص برای شکل دادن به نوعی از سبک زندگی با شاخص های فرهنگی جامعه ایرانی مهم و اساسی خواهد بود.
سبک زندگی، مجموعه ای از باور ها، ارزش ها، عواطف و نگرش های فرد محسوب می شود که ریشه در عمق اعتقادات وی دارد که در رفتار و کردار فرد نمایان می شود. به عبارتی به سان مهره هایی است که با یک نخ تسبیح به هم ارتباط پیدا می کنند. سبک زندگی به ما کمک می کند که زندگی را بهتر درک کنیم و نوع تعامل بهتری در ارتباط با دیگران برگزینیم.
بسیج موظف است که هم خود سبک زندگی اسلامی را فراگرفته و بدان عمل کند و هم موظف است تا اصول این سبک زندگی را به جامعه آموزش دهد. از این رو در این مقاله به تشریح جایگاه سبک زندگی اسلامی در جامعه ایرانی می پردازیم.
جامعه ما، جامعه ای دینی و اسلامی و پایبند به اصول و مبانی خاصی است. در همین راستا سبک زندگی ما نیز باید اسلامی باشد. در تعالیم و آموزه های اسلام، سبک زندگی بر سه محور اعتقادات، اخلاقیات و عبادات (وظایف عملی) استوار است.
تعالیم اسلام، تمام وظایف زندگی را پوشش می دهد و مطابق با فطرت انسانی است. سبک زندگی اسلامی دارای شاخص هایی است که می توان با شناخت آن ها، آن را از دیگر سبک های زندگی همچون سبک زندگی غربی که ترویج کننده فرد گرایی است متمایز کرد. در حالی که در سبک زندگی اسلامی خانواده به عنوان نخستین، کوچکترین و در عین حال مهمترین نهاد اجتماعی جایگاه و منزلت خاصی دارد.
.
روز نهم دی روز حضور گسترده مردم ایران در دفاع از کیان ولایت و خروشی در جهت پاسداشت امامت ائمه هدا علیهمالسلام بود؛ چرا که مردم جسارتِ خائنین را به عاشورا و امام حسین دیده و مظلومیت ولی امر خود را ماهها شاهد بودند.
باید توجه داشت این حرکت عظیم یک روزه و یک ماهه و یک ساله شکل نگرفت بلکه زیر بنیادهای آن در خون و جان مردم ایران وجود داشت که چنین خروشی صورت گرفت که در این مقال به بیان یکی از زیر بنیادهای اصلی این حرکت میپردازم:
از ماموریت که برگشت خوشحال بود
پرسید: فرمانده، گمراه کردن اینها چه فایده ای دارد؟
ابلیس جواب داد: امام اینها که بیاید عمر ما تمام میشود اینها را که غافل کنیم امامشان دیرتر می آید
با کنجکاوی پرسید: این هفته پرونده ها چطور بود؟
ابلیس نگاهی انداخت و گفت: مگر صدای گریه امامشان را نمیشنوی....
بررسی شاخصهی سبك زندگی بسیجی از دیدگاه امام و رهبر معظم انقلاب اسلامی
حوادث پر التهاب ماههای ابتدایی شكلگیری انقلاب اسلامی، ضرورت بسیج همگانی ملت برای دفاع از امنیت كشور در برابر ناآرامیهای ایجاد شده توسط دشمنان انقلاب را ایجاد كرده بود. در این میان، ماجرای تسخیر لانهی جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام و آشكار شدن تبدیل این سفارتخانه به پایگاهی برای جاسوسی و توطئهافكنی برضد نظام جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی را در شرایط ویژهی «رویارویی مستقیم با آمریكا» قرار داد. تهدید آمریكاییها برای حملهی نظامی به قصد آزادی جاسوسان، دغدغهای بود كه ضرورت وجود نیروی منسجم، آموزش دیده، نظامی، انقلابی و مردمی برای دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامی را بیش از گذشته، فراهم آورد. در چنین شرایطی بسیج مستضعفین به فرمان حضرت امام خمینی(ره)، در 5 آذر 1358 صادر گردید. حضرت امام در همان ایام در دیدار با جمعی از پاسداران، دربارهی ضرورت دفاع از كشور فرمودند:
«مملكت اسلامى باید همهاش نظامى باشد. تعلیمات نظامى داشته باشد ... یك مملكت بعد از یك چند سالى بشود یك كشورى با 20 میلیون جوان كه دارد 20 میلیون تفنگدار داشته باشد. 20 میلیون ارتش داشته باشد و این یك هم چه مملكتى آسیب بردار نیست.»[1]
« بسیج لشگر مخلص خداست كه دفتر تشكیل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضاء نموده اند».
امام خمینی
پنجم آذر ماه سال روز تشكیل نهاد بسیج به فرمان حضرت امام خمینی (ره) است و همین ایام بهانه ای شد تا بار دیگر نظری بیندازیم به نقش مسؤولیت های سنگین این نهاد كه محدوده آن را همه كسانی تشكیل می دهند كه دل در گرو تحقق اهداف و آرمان های بلند امام راحل(ره) و عملی شدن شعارهای نجات بخش انقلاب اسلامی دارند و در هر زمان با درك شرایط و موقعیت انقلاب و كشور از هیچ گونه خدمت و یاری رسانی به نظام و كشور دریغ نمی ورزند.
به راستی كه بسیج و گرامی داشت مقام و جایگاه آن با برگزاری سمینارها و یا تعارفات معمولی در حالی كه هیچ تلاشی برای به فعلیت رساندن نیروی عظیم نهفته در وجود بسیجیان صورت نگیرد راهی به جایی نخواهد برد.
حیثیت امروز نظام، تا حد زیادی مدیون بسیج و حضور همه جانبه مردم در آن بوده است، حتی تصاحب قدرت جهانی اسلامی با بسیج همه جانبه و فراگیر در جهان میسر خواهد بود به گفته امام راحل، این امر شدنی است و باید به دنبال تحقق یافتن آن بود.

بسیج یعنی دفاع از اقتدار ولی خدا
بسیج یعنی کمک به حفظ اسلام و شئونات اسلامی
بسیج یعنی تعجیل در فرج ولی خدا
بسیج یعنی تربیت نفس برای شهادت در راه ولی خدا
بسیج یعنی چراغ خاموش عاشورایی بودن
و مگرعاشورا هم حرکتی برای ولی خدا و اسلام نبود ؟
پ ن : به ما ربطی ندارد هر دارنده کارت عادی و فعالی هر چفیه اندازی خطایی کرد و شأن یک بسیجی واقعی را نداشت ، با جایگاه بسیج خلط کنیم ...
ارزش و جایگاه عظیم بسیج به ظاهر یک بسیجی نیست .. مشکل ما در بسیجی شدن گاهی همین است که پازلی از بسیج میسازیم که هر تکه اش خطای یک بسیجی ست و اخر با این تکه ها بسیج را تعریف میکنیم ... چه زیانکار است هر کسی که عرضه ندارد در جایگاه یک بسیجی ، تفکر بلند عاشورایی داشته باشد و زیانکارتر انانکه ارزش های مقدس بسیج را به خاطر اشتباهات برخی بسیجیان به بهایی اندک فروختند .. در جایی تدریس داشتم به دانشجویان گفتم از بسیج خوشتان نمی اید اما هیچ دلیل قانع کننده ای ندارید .
قیمت انقلاب و خون تک تک شهیدان را بالا پائین میکنید با قیمت یک تخم مرغ که بالا پائین میشود در مملکت ، انقلاب ما انقلاب تخم مرغ و سیمان و اهن بود ؟؟انقلاب ما ، انقلاب زنده کردن ارزشها بود انقلاب نهی از منکر بود انقلاب برای برپائی نماز بود . انقلاب ما برای تعجیل در فرج اقا بود .
ما اخر هم میمیریم و نمیتوانیم به عده ای حالی کنیم که عزیز من ارزش ها با انهایی که در لباس ان ارزش ها خطا میکنند
جداستــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ...

مقام معظم رهبري:
بسيج در واقع آن پوششى است، آن قالبى است كه بهترين جوانان اين كشور براى رسيدن به آرمانهاى بلند اين ملت بزرگ، ميتوانند در زير اين پوشش گرد هم بيايند و جمع بشوند. بسيج، پير و جوان و زن و مرد و اين قشر و آن قشر نميشناسد. هر كدام از ما آن روزى كه به معناى حقيقى كلمه بتوانيم خود را بسيجى بدانيم، بايد افتخار كنيم؛ و افتخار ميكنيم.
سبک زندگی در رشته مطالعات فرهنگی به مجموعه رفتارها، مدلها و الگوهای کنشهای هر فرد اطلاق می شود که معطوف به ابعاد هنجاری، رفتاری و معنایی زندگی اجتماعی او باشد و نشاندهنده کم و کیف نظام باورها و کنشها و واکنشهای فرد و جامعه میباشد. به عبارتی سبک زندگی دلالت بر ماهیت و محتوای روابط، تعاملات و کنشهای اشخاص و آحاد مردم در هر جامعه دارد.
مؤلفههای هویتبخش سبک زندگی و تفکر بسیجی:
ایمان عمیق؛
تلاش مخلصانه؛
هشیاری در شناخت دشمن؛
گذشت و ایثار در برابر دوست؛
ایستادگی و مقاومت شجاعانه و خستگیناپذیر ...
»و این است آن حقیقت والایی که امام بزرگوار ما به خاطر آن، بسیجی بودن را افتخار خود میدانست.»
روشنبینی؛
حرکت منطقی و خردمندانه؛
… در جنگ نرم و جنگ روانی – که جنگ روانی یکی از بخشهای جنگ نرم است – هدف دشمن این است که محاسبات طرف مقابل را عوض کند. … در مقابل این، افسر جنگ نرم باید مقاومت کند. چگونه مقاومت کند؟
معرفتهاتان را بالا ببرید. عزیزان من! سقف معرفت خودتان را، سایتهای سیاسی و اوراق روزنامهها و پرسه زدن در سایتهای گوناگون قرار ندهید؛ سقف معرفت شما اینها نیست. سطح معرفت را بالا ببرید. با قرآن، با نوشتجات مرحوم شهید مطهری، با نوشتجات فضلای بزرگی که خوشبختانه امروز در حوزههای علمیه حضور دارند، آشنا شوید. امروز فضلای جوانی در حوزههای علمیه هستند که میتوانند در این قسمت به مجموعهی جوانهای دانشگاهی یاری بدهند؛ کمااینکه کارهای خوبی هم دارد انجام میگیرد. سطح معرفت دینی بالا برود؛ این یکی از کارهاست که حتماً لازم است. به نظر من آن کاری که مهم است انجام بگیرد، مطالعات اسلامی است…
مشاهده متن کامل در اینجا
پیش نمایش طرح (کلیک کنید)
دریافت سایز اصلی : DOWNLOAD
پی نوشت: مطلب و توصیه ی مهمی بود که متاسفانه کمتر مانور داده شده روی آن. چه خوب که کمی از وب گردی ها بکاهیم و با یک برنامه ی مطالعاتی مناسب شروع به مطالعه کنیم. پیشنهاد بنده برای شروع در پیش گرفتن سیر مطالعاتی کتب شهید مطهری (ره) هست.
رهبر انقلاب:
پرداختن به مسئله ى تکفیر، چیزى است که بر علماى دنیاى اسلام و زبدگان و فرزانگان دنیاى اسلام تحمیل شده است؛ این را دشمن به صورت مشکل دست ساز وارد دنیاى اسلام کرده است و ناچاریم به آن بپردازیم، لکن مسئله ى اصلى، مسئله ى رژیم صهیونیستى است؛ مسئله ى اصلى، مسئله ى قدس است.
شوق زيارت امام حسين(ع)، همواره در دل و جان دوستداران آن حضرت شوري عظيم برپا مي کند و همين اشتياق وصف ناپذير سبب مي شود، هر سال، در روز اربعين شهادت امام حسين(ع)، کربلا به ميعادگاه ميليون ها عاشق و شيفته حضرت و مکتب انسان ساز ايشان تبديل شود.
عاشقاني که خود را از راه دور و نزديک براي کسب فضايلي که اهل بيت(ع) در تبيين اهميت کم نظير زيارت امام حسين(ع) بيان کرده اند، به کربلا مي رسانند.
اما زيارت حضرت سيدالشهداء(ع) محدود به زمان و مکان خاصي نيست.
پس خوشا به حال آنانی که در این ایام حسینی می شوند و با قفله عشق همراه می شوند...
و بالاتر ؛
خوشا به حال آنانی که حسینی می مانند و با انتخاب راه سید الشهدا(ع) ادامه اش می دهند ...
حوادث پر التهاب ماههای ابتدایی شکلگیری انقلاب اسلامی، ضرورت بسیج همگانی ملت برای دفاع از امنیت کشور در برابر ناآرامیهای ایجاد شده توسط دشمنان انقلاب را ایجاد کرده بود. در این میان، ماجرای تسخیر لانهی جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام و آشکار شدن تبدیل این سفارتخانه به پایگاهی برای جاسوسی و توطئهافکنی برضد نظام جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی را در شرایط ویژهی «رویارویی مستقیم با آمریکا» قرار داد. تهدید آمریکاییها برای حملهی نظامی به قصد آزادی جاسوسان، دغدغهای بود که ضرورت وجود نیروی منسجم، آموزش دیده، نظامی، انقلابی و مردمی برای دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامی را بیش از گذشته، فراهم آورد. در چنین شرایطی بسیج مستضعفین به فرمان حضرت امام خمینی(ره)، در 5 آذر 1358 صادر گردید. حضرت امام در همان ایام در دیدار با جمعی از پاسداران، دربارهی ضرورت دفاع از کشور فرمودند:
سلام ، راستش من که سنم به اون موقع ها قد نمیده ، که بدونم بچه ها توی جبهه شب یلدا میگرفتن یا نه ؟ اما به نظر من فکر کنم اونا هم شب یلدا داشتن ، البته بجای هندوانه ، مین هندوانه ای داشتن به جای انار ، بمب اناری داشتن ، بجای آجیل ، گلوله و خمپاره داشتن ، بجای سرگرمی ، ذکر و یاد خدا داشتن ، بجای صحبت کردن ، خشم شب داشتن ، بجای ..... و خیلی چیزای دیگه ، بیاین امشب را مثل شهدا صبح کنیم ، مثل اونموقع که بچه ها تا صبح ذکر خدا میگفتن و نماز شب میخوندن ، تا صبح طلب مغفرت میکردن واشک میریختن...
برای شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات
قدم، قدم، قدم ...
این جا فقط قدم هاست که به عشق شما بر زمین می نشینند و بلند می شوند، خاک را زیر پا می سایند و به پیش می روند ...
قدم، قدم ...
تا رسیدن به شما، به عشق شما...
مثل زینب سلام الله علیها در روزهای نزدیک به اربعین...
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: « مَن سَنَّ سُنَّهً حَسَنهً کانَ لهُ أجرُ مَن عَمِلَ بِها مِن غَیرِ أن یَنقُصَ مِن أَجُورِهم شَیءٌ » (اصول کافی، ج 5، ص 9)
« هر کس سنت نیک و پسندیدهای را بنا کند، پاداش هر کسی که به آن عمل کند را دارد بیآنکه از پاداش عمل کنندگان به آن سنت حسنه چیزی کم شود »
پ ن : ارباب همه دراند به پابوسی تو می آیند طبق معمول من بی سر و پا جا ماندم
امام علی علیه السلام: «مجاهدی كه در راه خدا به شهادت رسیده باشد، پاداشش بیشتر از كسی نیست كه بتواند گناه كند و پاكدامنی ورزد».
سردار رمضان شریف : ماموریت سردار سلیمانی آزادی قدس است و یکی از مقدمات آزادسازی قدس فراهم کردن بستر وحدت در جامعه اسلامی است.
اگر چه دشمن تلاش می کند تا با وقوع حوادث ساختگی و پیشامدهای دروغین ذهن افکار عمومی را از قضیه فلسطین و مساله قدس غافل نماید و نگاه اصلی ما که تمرکز بر رژیم صهیونیستی و آزادی قدس است را به نقاط انحرافی در حوزههای متفاوت بکشاند و نگذارد تا مردم جهان،به ضعف و استیصال رژیم جعلی اسرائیل پی ببرند،اما این قطعی است که آزادی قدس شریف یک هدف مقدسی است که آرزوی هر مسلمانی است.
بیاید این تک تیر انداز رو بشناسیم؟
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها را درآورده بود. با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقی ها. چه می کرد؟ بار اول بلند شد و فریاد زد:« ماجد کیه؟» یکی از عراقی ها که اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت: « منم!»
ترق!
ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد! دفعه بعد قناسه چی فریاد زد:« یاسر کجایی؟» و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت!
چند بار این کار را کرد تا این که به رگ غیرت یکی از عراقی ها به نام جاسم برخورد. فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاکریز و فریاد زد:« حسین اسم کیه؟» و نشانه رفت. اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد. با دلخوری از خاکریز سرخورد پایین. یک هو صدایی از سوی قناسه چی ایرانی بلند شد:« کی با حسین کار داشت؟» جاسم با خوشحالی، هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت:« من!»
ترق!
جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید!
شهید زرین تک تیراندازی بود که صدام برای زنده و مرده آن جایزه گذاشته بود .
روحش شاد و یادش گرامی باد

سلام بر بسیج ، این كوچك های بزرگ !... و این بزرگ های كوچك! بسیج ، فقط كلمه ای بود، ساده وسطحی، نوشته در قاموس ها و فرهنگنامه ها، خفته درخاطره ها و زاویه ذهن ها . ناگهان ... |

بهش گفتم : بابا این چه حرفیه قراره از تلویزیون پخش شه ها یه جمله بهتر بگو برادر ...
با همون لهجه اصفهونیش گفت : اخوی آخه نمی دونی تا حالا سه دفعه بجای کمپوت به من رب گوجه افتاده...
آنانی که برای من و شما جنگیدن،سختی کشیدن،تیکه تیکه شدن، زنده زنده سوختن،و زنده زنده توسط بعثی ها زیر انبوهی از خاک شدن!!کسایی که با دیدن عکسشون شرمنده میشیم که آیا واقعا حقشون رو ادا کردیم یانه!! یا اصلا حقی به گردن ما دارن؟؟؟!

ميدونم چي جواب شهداروبگم ..!!!
دوستم اومده ميگه اگه يه روز شهدا بپرسن چي كارانجام دادي براما جوابشونو داري؟
منم مثل مرد پريدم وسط حرفشو گفتم بله كه مي دونم چي جوابشونو بدم خيلي هم آسونه
ميگم ببخشيد شما خون داديد و من فقط نگاه كردم و شنيدم تواز مرز من دفاع كردي كه يه وقت ناموسم بی چادر ازخونه نره بيرون
تو باصداي الله اكبر وياحسين ويااباالفضل رفتي توميدون؛منم هيچ وقت هندزفري از گوشم نميفته يكسره
صداي دلنشين موسيقي توي گوشمه ودارم بااين صداازمرزم دفاع مي كنم
تو خون در راه مادادي منم براي دوست دخترم اس ام اس دادم و عشق كردم
شهيد جان جوابت اينه!!! كه تو باچشمات معنويات و عشق ديدي منم آره عشقو ديدم اما به نگاه كردن به نامحرم
به نگاه كردن به فيلم های.....آره دقيقاًمنم از ميهنم دفاع كردم
pdf کتاب خاک های نرم کوشک نوشته سعید عاکف برای اولین بار توسط وبلاگ شناخت رهبر آماده دانلود شده است . این کتاب بسیار تأثیر گذار است . خواندن این کتاب را که پرتیراژترین کتاب دفاع مقدس است به همراه دیگر کتاب های آقای سعید عاکف به شما دوست عزیز توصیه می کنم .
مقام معظم رهبری در جمع فیلم سازان و کارگردانان سینما و تلویزیون در تاریخ بیست و ششم خرداد هشتاد و پنج در مورد این کتاب می فرمایند:
الان چند سالی است که کتابهایی درباره سرداران و فرماندهان باب شده و مینویسند و بنده هم مشتری این کتابها هستم و میخوانم.
بعضی از اینها را من خودم از نزدیک میشناختم و آنچه در باره شان نوشته شده، روایتهای صادقانه و بسیار تکان دهنده است – این هم حالا آدم میتواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغهآمیز است و کدام صادقانه است – آدم میبیندبرخی از این
شخصیتهای برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمدهاند؛
این اوستا عبدالحسین برونسی، یک جوان مشهدی بنا، که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه میکنم و واقعا دوست میدارم شماها بخوانید. من میترسم این کتابها اصلا دست شماها نرسد. اسم این کتاب «خاکهای نرم کوشک» است؛ قشنگ هم نوشته شده. ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود و بنده هم هیچ خبری نداشتم.
بعد از شهادتش، بعضی از دوستان ما که به مجموعههای دانشگاهی و بسیج رفته بودند و با این جوان بیسواد – بیسواد به معنای مصطلح؛
البته سه، چهار سالی درس طلبگی خوانده بوده، مختصری هم مقدمات و ابتدایی و اینها را هم خوانده بوده – صحبت کرده بودند، میگفتند آنچنان برای اینها صحبت میکرده و حرف میزده که دلهای همه اینها را در مشت میگرفته.
دانلود در ادامه مطلب
به راستی که هر دو روبه سوی قبله اند ، اما این کجا و آن کجا؟
این در حال سجود و عبادت خالق و آفریدگار جهان ...
آن در حال گناه و معصیت و پیروی از شیطان ...
این در حال بندگی خــدا ...
آن در حال بندگی شیطان ...
این در حال پرداختن به روح و روان معنوی ...
آن در حال پرداختن به جسم و دنیای مادی ...
این در حال کاشت بذر و پرورش درخت ...
آن در حال کندن گل و بوته ها و پرورش آفت ...
این در حال ساخت بنا ...
آن در حال تخریب بنا ...
این در حال اتصال به خدا ...
آن در حال انفصال از خدا ...
این نــــمـاز [نــه + مـاز = پیچ و خم ندارد] ...
آن بــــمـاز [بــه + مـاز = پیچ و خم دارد] ...
عاقبتِ این ، ورود به بهشت و روبه رویی با خدا ...
عاقبتِ آن ، ورود به جهنم و روبه رویی با شیطان ...
.: Weblog Themes By Pichak :.