شوق زيارت امام حسين(ع)، همواره در دل و جان دوستداران آن حضرت شوري عظيم برپا مي کند و همين اشتياق وصف ناپذير سبب مي شود، هر سال، در روز اربعين شهادت امام حسين(ع)، کربلا به ميعادگاه ميليون ها عاشق و شيفته حضرت و مکتب انسان ساز ايشان تبديل شود.
عاشقاني که خود را از راه دور و نزديک براي کسب فضايلي که اهل بيت(ع) در تبيين اهميت کم نظير زيارت امام حسين(ع) بيان کرده اند، به کربلا مي رسانند.
اما زيارت حضرت سيدالشهداء(ع) محدود به زمان و مکان خاصي نيست.
پس خوشا به حال آنانی که در این ایام حسینی می شوند و با قفله عشق همراه می شوند...
و بالاتر ؛
خوشا به حال آنانی که حسینی می مانند و با انتخاب راه سید الشهدا(ع) ادامه اش می دهند ...
حوادث پر التهاب ماههای ابتدایی شکلگیری انقلاب اسلامی، ضرورت بسیج همگانی ملت برای دفاع از امنیت کشور در برابر ناآرامیهای ایجاد شده توسط دشمنان انقلاب را ایجاد کرده بود. در این میان، ماجرای تسخیر لانهی جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام و آشکار شدن تبدیل این سفارتخانه به پایگاهی برای جاسوسی و توطئهافکنی برضد نظام جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی را در شرایط ویژهی «رویارویی مستقیم با آمریکا» قرار داد. تهدید آمریکاییها برای حملهی نظامی به قصد آزادی جاسوسان، دغدغهای بود که ضرورت وجود نیروی منسجم، آموزش دیده، نظامی، انقلابی و مردمی برای دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامی را بیش از گذشته، فراهم آورد. در چنین شرایطی بسیج مستضعفین به فرمان حضرت امام خمینی(ره)، در 5 آذر 1358 صادر گردید. حضرت امام در همان ایام در دیدار با جمعی از پاسداران، دربارهی ضرورت دفاع از کشور فرمودند:
سلام ، راستش من که سنم به اون موقع ها قد نمیده ، که بدونم بچه ها توی جبهه شب یلدا میگرفتن یا نه ؟ اما به نظر من فکر کنم اونا هم شب یلدا داشتن ، البته بجای هندوانه ، مین هندوانه ای داشتن به جای انار ، بمب اناری داشتن ، بجای آجیل ، گلوله و خمپاره داشتن ، بجای سرگرمی ، ذکر و یاد خدا داشتن ، بجای صحبت کردن ، خشم شب داشتن ، بجای ..... و خیلی چیزای دیگه ، بیاین امشب را مثل شهدا صبح کنیم ، مثل اونموقع که بچه ها تا صبح ذکر خدا میگفتن و نماز شب میخوندن ، تا صبح طلب مغفرت میکردن واشک میریختن...
برای شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات
قدم، قدم، قدم ...
این جا فقط قدم هاست که به عشق شما بر زمین می نشینند و بلند می شوند، خاک را زیر پا می سایند و به پیش می روند ...
قدم، قدم ...
تا رسیدن به شما، به عشق شما...
مثل زینب سلام الله علیها در روزهای نزدیک به اربعین...
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: « مَن سَنَّ سُنَّهً حَسَنهً کانَ لهُ أجرُ مَن عَمِلَ بِها مِن غَیرِ أن یَنقُصَ مِن أَجُورِهم شَیءٌ » (اصول کافی، ج 5، ص 9)
« هر کس سنت نیک و پسندیدهای را بنا کند، پاداش هر کسی که به آن عمل کند را دارد بیآنکه از پاداش عمل کنندگان به آن سنت حسنه چیزی کم شود »
پ ن : ارباب همه دراند به پابوسی تو می آیند طبق معمول من بی سر و پا جا ماندم
امام علی علیه السلام: «مجاهدی كه در راه خدا به شهادت رسیده باشد، پاداشش بیشتر از كسی نیست كه بتواند گناه كند و پاكدامنی ورزد».
و اینک اربعین، سالروز نمایش اوج شور و شعور حسینی پس از چهل روز صبر و استقامت زینبی ...
بیستم صفر از زمانی که جابر انصاری به کربلا مشرف شد تا به امروز که سیل چند میلیونی زائران سیدالشهدا پیاده و دوان دوان به کربلا می آیند،جلوه ای یگانه در هستی داشته ؛
و کیست که نداند این جلوه به وجود حسین (ع) گره خورده است ...
صلی الله علیک یا اباعبدالله ... صلی الله علیک و علی اولادک و علی اصحابک ...
سردار رمضان شریف : ماموریت سردار سلیمانی آزادی قدس است و یکی از مقدمات آزادسازی قدس فراهم کردن بستر وحدت در جامعه اسلامی است.
اگر چه دشمن تلاش می کند تا با وقوع حوادث ساختگی و پیشامدهای دروغین ذهن افکار عمومی را از قضیه فلسطین و مساله قدس غافل نماید و نگاه اصلی ما که تمرکز بر رژیم صهیونیستی و آزادی قدس است را به نقاط انحرافی در حوزههای متفاوت بکشاند و نگذارد تا مردم جهان،به ضعف و استیصال رژیم جعلی اسرائیل پی ببرند،اما این قطعی است که آزادی قدس شریف یک هدف مقدسی است که آرزوی هر مسلمانی است.
بیاید این تک تیر انداز رو بشناسیم؟
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها را درآورده بود. با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقی ها. چه می کرد؟ بار اول بلند شد و فریاد زد:« ماجد کیه؟» یکی از عراقی ها که اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت: « منم!»
ترق!
ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد! دفعه بعد قناسه چی فریاد زد:« یاسر کجایی؟» و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت!
چند بار این کار را کرد تا این که به رگ غیرت یکی از عراقی ها به نام جاسم برخورد. فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاکریز و فریاد زد:« حسین اسم کیه؟» و نشانه رفت. اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد. با دلخوری از خاکریز سرخورد پایین. یک هو صدایی از سوی قناسه چی ایرانی بلند شد:« کی با حسین کار داشت؟» جاسم با خوشحالی، هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت:« من!»
ترق!
جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید!
شهید زرین تک تیراندازی بود که صدام برای زنده و مرده آن جایزه گذاشته بود .
روحش شاد و یادش گرامی باد
سلام بر بسیج ، این كوچك های بزرگ !... و این بزرگ های كوچك! بسیج ، فقط كلمه ای بود، ساده وسطحی، نوشته در قاموس ها و فرهنگنامه ها، خفته درخاطره ها و زاویه ذهن ها . ناگهان ... |
بهش گفتم : بابا این چه حرفیه قراره از تلویزیون پخش شه ها یه جمله بهتر بگو برادر ...
با همون لهجه اصفهونیش گفت : اخوی آخه نمی دونی تا حالا سه دفعه بجای کمپوت به من رب گوجه افتاده...
آنانی که برای من و شما جنگیدن،سختی کشیدن،تیکه تیکه شدن، زنده زنده سوختن،و زنده زنده توسط بعثی ها زیر انبوهی از خاک شدن!!کسایی که با دیدن عکسشون شرمنده میشیم که آیا واقعا حقشون رو ادا کردیم یانه!! یا اصلا حقی به گردن ما دارن؟؟؟!
ميدونم چي جواب شهداروبگم ..!!!
دوستم اومده ميگه اگه يه روز شهدا بپرسن چي كارانجام دادي براما جوابشونو داري؟
منم مثل مرد پريدم وسط حرفشو گفتم بله كه مي دونم چي جوابشونو بدم خيلي هم آسونه
ميگم ببخشيد شما خون داديد و من فقط نگاه كردم و شنيدم تواز مرز من دفاع كردي كه يه وقت ناموسم بی چادر ازخونه نره بيرون
تو باصداي الله اكبر وياحسين ويااباالفضل رفتي توميدون؛منم هيچ وقت هندزفري از گوشم نميفته يكسره
صداي دلنشين موسيقي توي گوشمه ودارم بااين صداازمرزم دفاع مي كنم
تو خون در راه مادادي منم براي دوست دخترم اس ام اس دادم و عشق كردم
شهيد جان جوابت اينه!!! كه تو باچشمات معنويات و عشق ديدي منم آره عشقو ديدم اما به نگاه كردن به نامحرم
به نگاه كردن به فيلم های.....آره دقيقاًمنم از ميهنم دفاع كردم
pdf کتاب خاک های نرم کوشک نوشته سعید عاکف برای اولین بار توسط وبلاگ شناخت رهبر آماده دانلود شده است . این کتاب بسیار تأثیر گذار است . خواندن این کتاب را که پرتیراژترین کتاب دفاع مقدس است به همراه دیگر کتاب های آقای سعید عاکف به شما دوست عزیز توصیه می کنم .
مقام معظم رهبری در جمع فیلم سازان و کارگردانان سینما و تلویزیون در تاریخ بیست و ششم خرداد هشتاد و پنج در مورد این کتاب می فرمایند:
الان چند سالی است که کتابهایی درباره سرداران و فرماندهان باب شده و مینویسند و بنده هم مشتری این کتابها هستم و میخوانم.
بعضی از اینها را من خودم از نزدیک میشناختم و آنچه در باره شان نوشته شده، روایتهای صادقانه و بسیار تکان دهنده است – این هم حالا آدم میتواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغهآمیز است و کدام صادقانه است – آدم میبیندبرخی از این
شخصیتهای برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمدهاند؛
این اوستا عبدالحسین برونسی، یک جوان مشهدی بنا، که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه میکنم و واقعا دوست میدارم شماها بخوانید. من میترسم این کتابها اصلا دست شماها نرسد. اسم این کتاب «خاکهای نرم کوشک» است؛ قشنگ هم نوشته شده. ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود و بنده هم هیچ خبری نداشتم.
بعد از شهادتش، بعضی از دوستان ما که به مجموعههای دانشگاهی و بسیج رفته بودند و با این جوان بیسواد – بیسواد به معنای مصطلح؛
البته سه، چهار سالی درس طلبگی خوانده بوده، مختصری هم مقدمات و ابتدایی و اینها را هم خوانده بوده – صحبت کرده بودند، میگفتند آنچنان برای اینها صحبت میکرده و حرف میزده که دلهای همه اینها را در مشت میگرفته.
دانلود در ادامه مطلب
به راستی که هر دو روبه سوی قبله اند ، اما این کجا و آن کجا؟
این در حال سجود و عبادت خالق و آفریدگار جهان ...
آن در حال گناه و معصیت و پیروی از شیطان ...
این در حال بندگی خــدا ...
آن در حال بندگی شیطان ...
این در حال پرداختن به روح و روان معنوی ...
آن در حال پرداختن به جسم و دنیای مادی ...
این در حال کاشت بذر و پرورش درخت ...
آن در حال کندن گل و بوته ها و پرورش آفت ...
این در حال ساخت بنا ...
آن در حال تخریب بنا ...
این در حال اتصال به خدا ...
آن در حال انفصال از خدا ...
این نــــمـاز [نــه + مـاز = پیچ و خم ندارد] ...
آن بــــمـاز [بــه + مـاز = پیچ و خم دارد] ...
عاقبتِ این ، ورود به بهشت و روبه رویی با خدا ...
عاقبتِ آن ، ورود به جهنم و روبه رویی با شیطان ...
اراده کنید تا متحول شوید
برچسبها، باور آفرین و شخصیت سازند. ما در مسیر کمال، از این تکنیک برای تهذیب نفس و ساختن هویت و شخصیت جدید و باورهای عالی استفاده میکنیم. در این مقاله راجع به دو ویژگی تفکر و توکل صحبت میکنیم که اگر با تمرین و مراقبت، آنها را در خود ایجاد کنید، زندگیتان رنگ و بویی دیگر میگیرد.
سبک زندگی بسیجی- برخی مقامات آمریکایی در حالی از ترور سردار سلیمانی سخن میگویند که مقام معظم رهبری چهار مرتبه سردار سلیمانی را “شهید” و “شهید زنده” خطاب کرده و راجع به ایشان و همرزمانشان فرمودهاند: “خدای متعال میخواست اینها زنده بمانند و برکاتشان برای کشورشان و دنیای اسلام ادامه پیدا کند.”
« احتجاج طبرسی، جلد2، صفحه
کارشناس تلویزیون اسرائیل:
رهبر ایران چندسال قبل هشدار داده بود که اگر اسرائیل خطایی را مرتکب شود ایران تل آویو و حیفا را با خاک یکسان می کند.
امروز موشکهای مقاومت به راحتی به حیفا برخورد می کنند. این مقاومت بود که در نهایت در جنگ پیروز شد.
اسرئیل و آمریکا با هزاران کارشناس کاری می کنند که رهبر ایران با یک فرمان همه آنها را نابود میکند.
متاسفانه باید بگویم ایران رهبری دارد از خمینی شجاع تر و سیاست کار تر.
گزافه نیست اینکه بگویم رهبر ایران از تل آویو تا نیویورک نفوذ کرده و اگر اشاره کند در کاخ سفید نیروهایش را پیاده می کند.
چیزی نمیگویم جز اینکه می ترسم چون اسرائیل آن اشتباهی که رهبر ایران گفته بود انجام داد.
نفوذ هواپیمای جاسوسی در ایران آغاز مسلح کردن کرانه باختری بود و نابودی اسرائیل.
من منتظرم روزی قاسم سلیمانی،فرمانده سپاه،رهبر ایران را در تل آویو ببینم.
بی شک می آیند.
سالهای حماسه را هنوز به یاد داریم. سالهایی که هر از چند گاهی سکوتش را صدای خمپاره ها و موشک ها می شکست و آرامش ما یاد خدا و ذکر او بود. هنوز به خاطر داریم سالهایی را که برای عده ای هشت سال دوری از کشور بود تا آرامش یابند و آرامش عده ای دیگر فرستادن جوانهایشان در لبیک به ندای امام. از خاطرمان نرفته و نخواهد رفت جانفشانی رزمندگانی که با لباس خاکی فرشی به عرش رفتند و ره صد ساله را یک شبه طی نمودند.
از یادمان نرفته و نخواهد رفت سنگرهایی را که زیارت عاشورا ذکر علی الدوام اهلش بود. بسیجیانی که گاه از نماز شبهایشان شهادت طلب می کردند و آن آخرین نمازشان می شد.
خردسال ترین شهید دفاع مقدس،
نامش حسین بود
اهل شهرستان جم(استان بوشهر)،
در دوازدهمین بهار عمرش دست پدر را می گیرد به محل اعزام می برد تا رضایت دهد.
برای رفتن،
عملیات بیت المقدس حسین را به آرزویش رساند
شب عملیات گفتند حسین نیا،
حسین گفت: من برای سقایی شما می آیم.
حسین تیربارچی را به هلاکت رساند تا گردان در محاصره را نجات دهد.
رزمنده ای آب خواست...
حسین آب آورد
سر حسین بالا آمد
خمپاره ای ...
اینگونه بود که حسین حسینی شد.
گرامی باد یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهید حسین صافی.
چندی پیش سید علی عزیزی که کودک پنج سالهای است، به همراه پدر خود برای اقامه نماز به حسینیه امام خمینی(ره) خدمت مقام معظم رهبری رفته بود.
وقتی آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اقامه نماز وارد حسینیه میشوند؛ سید علی ۵ ساله دست پدر خود را رها میکند و به سمت ایشان
میدود و دست رهبر انقلاب را میگیرد.
سید علی که علیرغم سن کم خود حافظ ۵ جزء قرآن کریم نیز هست، خطاب به رهبر انقلاب میگوید: "آقا میشود چفیهتان را به من بدهید؟
شدن چفیه رهبری واقعهای بوده که او بارها از تلویزیون آن را تماشا کرده است.
مقام معظم رهبری پاسخ درخواست سیدعلی را با لبخندی داده و خطاب به همراهان خود میگویند که ” چفیه را بدهید به آقا”. پدر سید علی در خاطرهای
میگوید: از آن به بعد هر وقت با این بچه هم کلام میشوم او به من میگوید که "آقا به من گفتند آقا”.
در ادامه ماجرای دیدار این کودک با رهبر انقلاب در حالیکه آیتالله خامنهای دست نوازش بر سر او میکشیدند، سید علی ۵ ساله از ایشان میپرسد: "آقا شما که اینقدر مهربان هستید، چرا آمریکا اینقدر از شما میترسد؟” که این سؤال با لبخند دیگری از سوی رهبر انقلاب مواجه میشود. در همین هنگام یکی از همراهان رهبر انقلاب در پاسخ به سؤال سید علی میگوید: "حضرت آقا آدم خوبی است؛ و چون از خدا میترسد آنها(آمریکاییها) هم از آقا میترسند”
مشخصات ساپورت تو:
*رنگ:هر چی جلف تر و جیغ تر بهتر
*جنس: پلاستیکی ،براق
(داغ)
*سایز : فقط اندازه الان خودم
*کیفیت : هر وقت میشوریش تنگتر میشه و پاچه هاشم بالاتر میره (آب میره)
*تولید: چین و .......
*ضمانت: 1 ماه ....یا هر وقت مد بعدی بیاد
*معایب:نحوه پوشیدن و در آوردنش به زحمت وخاری
لعنت بعضی مادرهای قدیم را به جان خریدن،لزوم ست ان با کفش و کیف و لباس و بعضی اوقات هم رژلب
*محاسن: رنگی بودن ،تو یک مغازه ممکنه صاحباونجا واست کمی ارزونتر بده یا هم اونقدر صمیمی شه که شمارشو بده واسه اطلاع از اخرین مد
نکته : جدیدترین پوشش زنان روز است.
مشخصات ساپورت من:
*رنگ: مشکی
*جنس: اکثرا نخی اعلاء
(خنک)
*سایز : همه اندازه ها میشه پوشید
*کیفیت: عالی
(هر بار که میشوریش سبکتر میشه و خوش دست تر)
*تولید:نمایندگی بهترین زن دنیا(بانو زهرا)
*ضمانت: تا آخر عمر
معایب: چشم انداز هوسبازان نیست
محاسن: راحت پوشیدن ،با خیال راحت خرید رقتن و برگشتن....با بودنش همه چی همیشه جای خودشه ،رو همه مدل کفشوو لباس ست میشه
نکته: جاودانه ترین ساپورت دنیا و آخرته و شاید هم یه جورایی کلید بهشت
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
شاید پیش خودت بگی چادر که ساپورت نیست...ولی باید بهت گوشزد کنم ساپورت یعنی پشتیبان و حامی ...مطمئنم ساپورت من پشتیبان من توی آخرته ولی ساپورت تو رو نمیدونم
بزرگترین حامی من بانوی خوبیها زهراست......مال تو چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
او در این مقاله نوشت: من یهودی هستم و افتخار می کنم! امروز تصمیم با ماست. ای اعراب و ای مسلمانان، شکوه و عظمت شما از بین رفته. آیا ندیدید که ما با زیرکی با شما چه کار کردیم؟! در خیابان های شما راه رفتیم و وضع شما ما را به شگفتی وا نمی دارد آیا می دانید چه کار کردیم؟!
با همه سادگی حجاب دختران شما را برداشتیم و به وسیله آن [حجاب های کنار زده شده]، قرآن شما را پوشاندیم. شما تحت فرمان ما قرار گرفتید! شما را آن طور که می خواهیم و در زمانی که خواستیم به حرکت وا می داریم. شما یک دین کامل بودید ولی ما باعث شدیم که دین شما فرقه فرقه شود، لباس هایمان را به شما صادر کردیم. به بازارهایتان نگاه کنید، همه این لباس ها عامل هتک حرمت شماست و جالب است که همه شما به آن گرایش دارید. شلوارهای جوانانتان پایین کمرهایشان است و نمی دانید که این از صفات قوم لوط است.
آن وقت شما ای نادان ها فریاد می زنید: یهود سرزمین ما را دزدید و به آبروی ما توهین کرد. شما کجایید؟! در خیابان ها دخترانتان را با چه تمسخری اذیت می کنید! شما در حال سقوط و نابودی هستید در حالی که پیشرفت درسی شما برای ما شگفت آور نیست. پس شما را به خط مشی های کسالت آور مجهز کردیم و تلویزیون های شما را با برنامه های فریبنده و گمراه کننده پر کردیم. دیگر به چیزهایی که اهمیت دارد فکر نکردید و نیازی نیست که بگویید چه چیزی فکر شما را مشغول کرده است؟! پس ساکت بمانید!
ما فرهنگ دوست یابی بین دختران و پسرانتان را رایج کردیم در حالی که شما پاک ترین مردم بودید و حالا پست و بیچاره هستید! پی بردیم که زبان شما (عربی) فصیح ترین زبان است و با آن قرآن را می خوانید پس به شما گفتیم که زبانتان عقب مانده و مربوط به گذشته است. فورا از آن رویگردان شدید و به زبان های ساختگی و دروغین افتخار کردید.
دولت های شما محیط علمی را برای شما فراهم نکردند و این مسأله دانشمندانتان را وادار به فرار به کشورهای غربی کرد یا این که در کشورهایتان ماندند و در پایین ترین مرتبه زندگی کردند.
بگویید: پدرم و پدر بزرگم این چنین آن چنان بودنند در حالی که خود شما چیزی نیستید، ما شما را این گونه دوست داریم و می خواهیم این گونه باشید!
وحدت کلمه شما ما را متعجب نمی کند پس مسجدی از شیعیان را منفجر می کنیم و می گوییم اهل سنت منفجر کرد یا مسجدی از اهل سنت را ویران می کنیم و می گوییم کار شیعیان بود.
پس شما را به این شکل رها کردیم تا این که آتش جنگ بین شما شعله ور شد! به شما برگه هایی را برای خواندن دادیم و فیلم هایی که آنها را در اخبارتان پخش می کنید برای اینکه بین شما فتنه بیندازیم. به شما یک سرگرمی به اسم «بهار عربی» دادیم که با آن بازی می کنید تا آتش جنگ را بین شما برافروزیم آتشی که تا همه شما را نسوزاند، خاموش نخواهد شد.
من یک یهودی آمریکایی هستم و افتخار می کنم!
گفتنی است، می توان گفت با وجود بی شرمی و گستاخی این جوان یهودی آمریکایی، اما متاسفانه باید گفت که او راست می گوید. خدایا حال همه مسلمانان را اصلاح بگردان.
پس بهتره
.
.
.
به خاطر کار حسین از ارومیه رفتیم سیرجان. شرایط برام خیلی سخت بود.از یه طرف آب و هوا غیر قابل تحمل بود و از طرفی زندگی با صاحب خونه ی بداخلاق. یه روز دیگه طاقتم طاق شد و گفتم:" زندگی تو این شرایط خیلی برام سخت شده". حسین هم سریع رفت یه خونه با موقعیت بهتر اجاره کرد. دو ماه از رفتنمون به خونه دوم گذشته بود که فهمیدم اجاره ای که واسه این خونه می ده از حقوق ماهیانه اش بیشتره.
بهش گفتم:" خواهش می کنم بریم یه خونه دیگه.نمی خوام بیشتر از این اذیت بشی".
گفت:" نمی خوام همسری که تموم قوم و خویشش رو ول کرده و به خاطر من به یه زندگی ساده تن داده و از شهر خودش دور شده رو، ناراحت ببینم".
خاطره ای از شهید حسین تاجیک/همسفر شقایق،ص276
مقام معظم رهبری:
اگر در جامعه ای خانواده مستحکم شد و زن و شوهر حقوق یکدیگر را رعایت کردند و با هم اخلاق خوش داشته و سازگاری نمودند و با همکاری هم مشکلات را برطرف نموده و فرزندان را تربیت کردند، جامعه ای که اینطور خانواده ها را داشته باشد به صلاح خواهد رسید و نجات پیدا خواهد کرد.
شب تا صبح داد و بیداد که آقا بیا. کجا بیاد برا کی بیاد برا من و تو؟ که چی بشه؟ من و تویی که برا بچه ها مون خواستگار میاد بجای اینکه از دینش بپرسیم از مادیات و تحصیلاتش می پرسیم بیاد؟ امام زمان زمانی میاد که بفهمیم بفهمیم بفهمیم امام زمان پرادو نیست رشته تحصیلی نیست.
مگه قوم بنی اسرائیل بعد از 400 سال امام موعودشون که موسی (ع) بود نیومد؟ مگه حضرت موسی از دریا عبورشون نداد؟ مگه براشون از آسمان و زمین غذا نفرستاد؟ چی شد؟ تا 30 روز غیبتش رسید به 40 روز گوساله پرست شدن، زنای دسته جمعی کردن. باز موسی بخشید و گفت به سرزمین موعود، به زمین موعود وارد بشین اما چی شد؟ چون دلشون با موسی نبود گفتن ما نمیایم موسی خودت برو. از ترس جونشون و مادیات از ولی معصومشون حرف شنوی نداشتند و باختند و مورد نفرین خدا قرار گرفتند و بدبخت شدن.
مگه زمان پیامبر تو جنگ احد بخاطر مادیات و غنیمت پشت به ولی زمانشون نکردند؟ نتیجش چی شد؟
مگه روز غدیر حضرت رسول دست امیرالمؤمنین رو بالا نبرد؟ مگه نگفت بعد از من ولی شما علی (ع) هست؟ چی شد؟ قبول کردند اما پای انجام وظیفه که رسید دوباره تو حکمیت جا زدند.
زمان امام حسن (ع) چی شد؟ معاویه با پول همشون رو خرید و پشت به ولی زمانشون کردند.
زمان امام حسین (ع) چی شد؟ عمر بن سعد به دستور یزید برای حکومت ری مقابل امام زمانش ایستاد. نتیجش چی شد؟ همین بلاهایی که سر جهان عرب بعد از اون پیش اومد. اوضای عراق، مصر، لبنان، لیبی، فلسطین و ... مورد لعن قرار گرفتند و این شده حال و روزشون.
حالا بعد 1170 سال ما ایرانی ها اومدیم میگیم حکومت ولی معصوم میخوایم. خب خدا گفت اول آزمون بدین بعد ولی معصوم میفرستم. چرا؟ چون قبلاً بعضی ها ثابت کردن لیاقت ندارن. از تحریم و 8 سال دفاع مقدس رد شدیم رسیدیم به آزمون حکمیت. چی شد؟ کوی دانشگاه تهران، نامه جام زهر، فتنه 88 و ... خیلی پررویم نه؟ حالا انتظار داریم امام زمان رو خدا بفرسته؟ نه عزیز.
دیگه این تو بمیری ازون تو بمیری ها نیست. اول باید ثابت کنی امام زمان رو میخوای. آهای تو که ادعات میشه شیعه امام زمانی، الله وکیلی شب تاصبح که به فکر دار و ندارت هستی به فکر امام زمانت هستی؟
امام زمان رو اونایی درک کردن که 8 سال سینه سپر کردن. امام خمینی ولی معصوم نبود اما ولی فقیه بود. گفت برین خرمشهر رو بگیرین زمینش مقدس نبود اما رفتن گرفتن. ترس از جان و خانه و مال و زندگی نداشتند. برای همین امیرالمؤمنین در جریان جنگ بر میگرده رو به خوزستان می ایسته و سلام می فرسته به رزمندگان ایرانی که هزار سال بعد قراره بیان. چرا؟ چون اون ها ولی معصوم رو ندیده براش سینه سپر می کنند و کردند. اگر امیرالمؤمنین یه گردان ازون رزمنده های که دلشون مثل آهن قرص بود داشت الان اوضاع این نمی شد.
اسرائیل برای امام زمانش اومد سرزمین موعود رو گرفت ولی توی تورات خدا گفته بود شما بدون موسی به سرزمین موعود هرگز وارد نخواهید شد و فایده ای نداره اما ما هنوز نفهمیدیم باید به زمان موعود بریم تا به امام زمانمون برسیم. غرق مادیات شدیم. نمی فهمیم. نمی فهمیم. نمی فهمیم.
وَالْعَصْرِ إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ یعنی چی؟ قسم به عصر (دوران ظهور ولی عصر علیه السّلام)، که انسان هم در خسران و زیان است. چی میگه خدا؟ میگه شماهم برین به زمان مقدس وگرنه بدبخت و بیچاره اید. بدبختیم که تو زمان غیبت جا موندیم. بدبختیم که بجای امام زمان به فکر پرادو و پورشه و تحصیلات و هزار کوفت و زهر مار دیگه ای هستیم. بدبختیم.
وقتی ولی فقیه ما تو صحیفه می نویسه هرکس در حکومت جمهوری اسلامی در حوزه کاری خودش نگاه آخرالزمانی نداشته باشد خائن است یعنی چی؟ یعنی توی پدر و مادری که دست یه جوون رو بخاطر مادیات رد می زنی خائنی. یعنی توی مسئولی که بجای کمک به مردم نیازمند به اون کسی که وضع مالی بهتری داره کمک میکنی خائنی. یعنی توی مدیر و رئیسی که می بینی تو جامعه فحشا زیاد شده و بی تفاوتی خائنی.
حالا هی تو دعای ندبه داد بزن أین بقیه الله؟ أین الحسن و أین الحسین؟ عرضه داری حرف ولی فقیه زمانت رو گوش بده، ولی معصوم پیشکش. عرضه داری برو به سمت زمان موعود. امام زمان خودش میاد دنبالت. قبول کنیم لاف امام زمانی بودن می زنیم. قبول کنیم.
حالا فهمیدی منظورم چیه؟ آفرین حالا شب قدر آخر رفتی دعا کنی برا ظهور امام زمانت یادت باشه از همه چیزت باید بگذری. باید قول بدی گوش به فرمان ولی فقیه زمانت باشی. اگه راست گفته باشی خدا امام زمان ولی معصومش رو میفرسته. بخدا قسم اگه نفرستاد من از هرچی کافر کافرترم.
پ,ن : این روز ها بدجور لاف زن های عاشقی رو می بینم و دلم پراست...
باکمک از : سخنرانی دکتر رائفی پور
دانشگاه انتظار از 1300 سال پیش همچنان دانشجو می پذیردولی متاسفانه هنوزنتوانسته 313 نفر فارغ التحصیل داشته باشد...
شما می توانید در اولین فرصت ثبت نام نمایید....
.
.
مدارک مورد نیاز :
نماز اول وقت+ برگ تسویه حساب حق الناس +دائم الوضو بودن +قرآن خواندن + نماز شب+خوش اخلاقي و خوش برخورد+رعايت حلال و حرام+راستگويي و راستي+....
.
.
امام زمان یار می خواهند یاری چون ابوالفضل... هست همچین یاری؟؟؟
آیا امام زمانی شده ایم ؟؟ بهاری شده ایم؟؟
همه منتظرند 313 یار جمع شوند، پیدا شوند، خودشان را نشان دهند،
آیا برای اینکه خودمان هم عضو 313 نفر شویم ، کاری کرده ایم؟؟
همه می گویند 313 نفر که عددی نیست ،اما برای افرادی چون ما 313 نفر هم عدد بزرگی است ...
آقا یار میخواهند... کجایند آنهایی که آقا را صدا می زنند؟؟؟
زندگی نامه
وی فرزند محمد تقی است که در خانواده ای مذهبی د ریکی از روزهای بهاری اردیبهشت 1346 ( مصادف با سوم محرم ) در شهر خون و قیام درخانه ای محقر و کوچک در محله پامنار قم چشم به جهان گشود. دوران کودکی را همراه سایر فرزندان خانواده و درکنار برادرش داوود که وی نیز سه سال بعد از شهادت محمد حسین به فوز شهادت نایل آمد، با صفا وصمیمیت ودر زیر سایه محبت و توجه پدر و مادری مهربان ، سپری کرد . درسال 1352، به مدرسه رفت وکلاس اول تا چهارم ابتدایی را با یک معلم روحانی طی کرد. سال پنجم ابتدایی واول و دوم راهنمایی را به دلیل انتقال خانواده اش به کرج در دو مدرسه دراین شهر گذراند. درهمین دوران بود که به واسطه حوادث انقلاب، روح وی نیز، مانند میلیون ها جوان و نوجوان دیگر کشور، دچار تحولات عظیمی گردید. شخصیت او با داشتن خانواده ای متدین ومذهبی و شرایط خاص شهر مقدس قم و نیز زمینه مساعد روحی به گونه ای شکل گرفت که سرشار از دین و فرهنگ غنی اسلام بود.
به نام خدا
به جز اینکه امام حسین در عاشورا شهید شده است
عاشورا نیز در تاریخ شهید شده است.
و پیام اصلی عاشورا(عدالت) نیز فراموش شده است.
پس در هر عاشورایی دو شهید موجود است و بر هر شهیدی نوحه ای واجب.
عاشورای حسینی تسلیت..
از قیام عاشورا در بعد تربیت، در حد شایسته سخن به میان نیامده و حال آن که این حرکت، نکات تربیتى قابل توجه و ماندگارى را در خود مستتر دارد. در مقاله حاضر بعضى از نکات تربیتى قریب به یک سال آخر زندگى امام حسین (ع) مورد توجه قرار گرفته است و در انتخاب گزینه ها نیز شبهات عصر، پرسش هاى روز و نیاز زمان مورد توجه جدى قرار گرفته اند.
در یک نگاه، ابعاد تربیت را مى توان به اقسام «فردى» و «جمعى» فروکاست. در این نوشتار، در بعد فردى تنها به «عزت مدارى و ذلت گریزى» عنایت شده و خواهیم دید که از نهضت عزت مدار حسینى، مى توان درس هاى عزیزانه فراوان در بعد اخلاقى گرفت. در بعد تربیت جمعى، تنها به تربیت سیاسى در نهضت کربلا عنایت شده، تا به این شبهه به صورت مستقیم و غیرمستقیم پاسخ داده شود که نمى توان هم حسینى بود و زیست و هم بر جدایى دین از سیاست حکم داد.
۱) تعریف تربیت: تربیت کلمه اى عربى و معادل Education انگلیسى است که در فارسى به «آموزش و پرورش» ترجمه مى شود. واژه تربیت از «ربو» اخذ شده است. در «المنجد» ربو گاه به معناى غذا دادن و گاه به معناى تهذیب و پاک ساختن اخلاق فرد از آلودگى ها به کار رفته است.
«راغب اصفهانى» در «مفردات»، ذیل کلمه «رب»، تربیت را حرکت تدریجى چیزى به سوى کمال تعریف نموده است.
«مرحوم دهخدا» در «لغتنامه»، تربیت را به معانى زیر آورده است: پروردن، پرورانیدن، پروردن کودک تا بالغ شود، پروردن و آموختن.
۲) از تربیت در اصطلاح تعریف واحدى وجود ندارد. از شاخصه ها و ویژگى هاى امر تربیتى آن است که گرچه «تعلیم» شرط لازم آن است اما شرط کافى نیست و از این رو آموخته ها را محقق کردن، بار آوردن، شکوفا نمودن و به ثمر نشاندن، از ممیزات امور تربیتى است.
از ویژگى هاى تربیت آن است که هر سه حوزه «جسم»، «عقل» و «قلب یا دل» آدمى را دربرگرفته و شامل مى شود. مفروض در تربیت آن است که چون نشو و نما دادن چیزى مطرح است پس متعلق تربیت باید داراى استعداد درونى بالقوه براى بالفعل شدن باشد.
اگر در میانه راه هستید و گاهی برای ادامه مسیر دچار تردید می شوید و اگر دوست دارید این جبهه را تقویت کنید و دوستانتان را برای انجام کار فرهنگی "مربی محور و مسجد مدار" ترغیب نمایید ، پاسخ به این سوال مهم و اساسی را حتما به خاطر بسپارید و بارها در ذهنتان مرور کنید.
اول: برخلاف بسیاری از درد های بشر "درد دین" داشتن از معدود درد هاییست که به انسان آرامش روانی و لذت معنوی می بخشد. درد دین داشتن از جمله دردهای مسری و واگیر دار است پس اگر طبق روال و در مسیر درست دنبال شود اول از همه ، اعضای خانواده را گرفتار می کند. وقتی کسی کار فرهنگی کند ، فضای خانه و خانواده او از معنویت آن نور می گیرد، هدف ها متعالی می شود ، همسر همسنگر می شود و فرزند رزمنده جبهه فرهنگی و ادامه دهنده راه پدر و مادر. هر کس بیشتر در این جبهه ثابت قدم بماند در تربیت فرزندان صالح موفق تر خواهد بود و چه بسیارند کسانی که از کم کاری در این عرصه خسارت های جبران ناپذیری دیده اند.
«بار آوردن، مانع پروراندن است.» در «بار آوردن»، طبیعت درونی یا اساساً در نظر گرفته نمیشود و یا فرع بر خواستهها و اهداف بیرونی (دیگران) است. اما در «پروراندن»، اصل و بنیاد مایههای تربیت و جهتگیریهای آن از درون متربی نشأت میگیرد. در مفهوم اخیر مربی همچون پرورش دهنده گل، گیاهانی را مراقبت میکند تا از گزند آسیبهای احتمالی برحذر بماند و به طبیعت خویش رشد کند. از اینجاست که چه بسا میان طبیعت از یکسو و هدفهای از پیش تعیین شده بزرگسال (فرهنگ و محیط) از سوی دیگر، ناسازگاریهایی نمایان میشود و کار آموزش و پرورش به صورت ستیز دائمی با طبیعت متربی در میآید.
پروراندن یعنی فراهم آوردن زمینه برای نمایاندن تواناییهایی که بر اساس فعالیت آزاد پرورشیابنده شکل میگیرد. اما بارآوردن شکلدادن طبیعت متربی بر اساس قالبها و هدفهای بیرونی و ساختگی است. در بارآوردن هدف از تربیت «رام کردن»، «اهلی ساختن» و «دستپروردهسازی» متربی است ولی در «پروراندن»، آزاد ساختن است.
دانلود نوحه و مداحی کریمی محرم 93
| هیات ثارالله مسجد امام الهادی (ع) – دهه اول |
| نوحه هفتم محرم اضافه شد … |
ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام سوگواری آقا اباعبدالله الحسین و ماه محرم به تمامی کاربران عزیز، مجموعه نوحه و مداحی از حاج محمود کریمی مداح اهل بیت که در شب های محرم 93 که در هیات ثارالله مسجد امام الهادی (ع) برگزار شده رو برای شما عزیزان آماده دانلود کردیم. شما هم اکنون میتوانید مجموعه جدید نوحه و مداحی محمود کریمی محرم 93 از سایت سبك زندگي بسيج دریافت نمایید.
.: Weblog Themes By Pichak :.